دکتر علی شریعتی :
" روح های بزرگ را از دو جا می توان شناخت :
یکی از نیاز بیش ترشان و یکی از دردهای بیش ترشان .
حسین درسی بزرگتر از شهادت دادو آن اینکه در برابر یزید
اگر می توانی بکش، واگر نمی توانی بمیر. "
" در عجبم از مردمانی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند
و بر حسین می گریند که آزادانه زیست."
" حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود
افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند."
" چه هوشیارانه دگرگون کرده اند پیام حسین (ع) را و یاران بزرگ
و عزیز و جاویدش را، پیامى که خطاب به همه انسانهاست . . .
آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت
غایب شدند، اینها همه با هم برابرند، هرسه یکیاند:
چه آنهایی که حسین (ع) را تنها گذاشتند تا ابزار دست یزید باشد
و مزدور او، و چه آنهایی که در هوای بهشت، به کنج خلوت عبادت
خزیدند و با فراغت و امنیت، حسین (ع) را تنها گذاشتند و از درد سر
حق و باطل کنار کشیدند و در گوشه محرابها و زاویه خانهها به
عبادت خدا پرداختند و چه آنهایی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند . . .
اینها همه یکی هستند و با هم برابرند ."
" اگر در صحنه حق و باطل نباشی ، چه به نماز بایستی و
چه به شراب بنشینی ، هر دو یکی است ."
قشنگه
این یک تحلیل امروزی و روشنگر از حسین (ع) و کربلاست و چقدر پرمحتوا که دکتر شریعتی بیان کرده و شما چقدر زیبا توی وب لاگ گذاشتی. ولی وقتی نام امام حسین(ع)وکربلا می آد مظلومیت، تنها ماندن، گذشتن از زن وفرزندوفداکردن عزیزان یکی پس از دیگری با اون شرایط پر بار عاطفی و... اولین نتیجش باران اشک. فدای مظلومیت عزیز فاطمه ):