نسیم صبا

اشعار متون زیبا دست نوشته

نسیم صبا

اشعار متون زیبا دست نوشته

دروازه بان

گفتم : در گروه خودتان چه کاره ای ؟

گفت : دروازه بان دلم !

گفتم : این هم شد کار ؟ برو تو خط حمله .

گفت : فکرم از دروازه مطمئن نیست . دلم یک دروازه است ،

اگر کنترل نکنم می بینم پی در پی گل می خورم .

گفتم : مثلا چه گلی ؟

گفت : گل گناه ، گل هوس ، گل غرور، گل دوستیهای حساب نشده ،

گل غفلت از آینده و آخرت !

گفتم : چطور است با هم جمع شویم و با " تیم ابلیس" مسابقه دهیم ؟

گفت : به شرط اینکه خودم دروازه بان باشم . چون می دانم که از چه

زاویه ای " توپ گناه " را به طرف دروازه دلها شوت می کنند.

گفتم : قبول ، ولی این تجربه را از کجا کسب کرده ای ؟

گفت : زاویه حمله ابلیس " غفلت " است و " غرور" وقتی چراغ

" یاد " خاموش می شود، غرور به دشمن پاس می دهد و  

آنگاه گل گناه دروازه دل را می گشاید. شیطان حریف قدری است، 

نمی شود آن را دست کم گرفت .

گفتم : پس تو " خط دفاع " را بیشتر دوست داری !

گفت : آدم اگر نتواند دفاع خوبی داشته باشد ، مهاجم خوبی هم نمی شود.

گفتم : دیگر کدام زاویه را باید مراقب بود ؟

گفت :

خواهی نخوری ز تیم ابلیس شکست

باید به دفاع از دل ودیده نشست

چون شوت شود به سوی دل توپ گناه

دروازه دل به روی آن باید بست

گفتم : دروازه بانی هم عجب لذتی دارد !

گفت : به شرط آنکه گل نخوری و حمله شیطان

را دفاع کنی .

 

 

زندگی مسابقه ای همگانی ، همیشگی و سراسری است.

برنده این مسابقه کیست و جایزه اش چیست ؟

با ورزش باید قله انسانیت را فتح کرد . اندام روح را زیبا ساخت.

به تربیت جان پرداخت و حریف نفس را خاک کرد ،

باید به باشگاه تقوا رفت و با برداشتن " حرف حق " و تقویت اراده

تمرین خودسازی کرد تا مدال شرف گرفت.

در میدان زندگی همه می دوند ولی افراد معدودی به مقصد می رسند .

نباید به " نفس " ببازیم که شرمندگی دارد. و نباید هشدارهای نجات غریق

را نادیده بگیریم و در استخر دنیا غرق شویم یا امواج گناه ما را خفه کند

زندگی بازی نیست نوعی مسابقه در " چگونه زیستن " است .

باید از پاس فرصتها خوب استفاده کرد و در تیم خوبیها عضو شد و

گل حقیقت را چید.

تا داور " سوت مرگ " را نکشیده ، شاید بتوانیم آخرین گل را بزنیم

و با " امتیاز" از میدان رقابت بیرون برویم . بازنده واقعی کسی است

که زندگی را ببازد.  

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:00 ق.ظ

عجب تشبیه جالبیُ راستی پیشنهاد می کنم هدایت یک تیم فوتبال رو هم قبول کن ظاهراْ تاکتیک هم می دونی

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:55 ق.ظ

فکر می کردم آخرش می خواد بگه باید تو خط حمله باشی و اصلا نذاری به دروازه دلت نزدیک بشه که بخوای نگران گل خوردن باشی
بهرحال متن جالبی بود

حضرت حافظ چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:42 ب.ظ

طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد

نشاط الممالک شیرازی چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:58 ب.ظ


نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد